۱۳۸۷ شهریور ۶, چهارشنبه

مالی رفتاری چیست؟

در حالی که مالی آکادمیک متداول بر تئوری های از قبیل تئوری مدرن پرتفلیو و فرضیۀ بازار کارآ تاکید دارد، در بخش نوظهور مالی رفتاری مباحث روانشناسی و جامعه شناسی را بررسی می نماید که بر فرآیند تصمیم سازی افراد، گروهها و سازمان ها اثر گذار است.
بعضی از اصول مالی رفتاری شامل؛ اطمینان بیش از حد (overconfidance)، تئوری پشیمانی (regret theory) و تئوری چشم انداز (prespct theory) می باشد. افراد با تدوین استراتژیها خود براساس مالی رفتاری ونیز با توجه به برخی استراتژی های مهم سرمایه گذاری مطرح برای سرمایه گذاری در سهام و صندوقهای مشاع، قادر خواهند بود بسیاری از خطاها و اشتباهات ذهنی خود را مرتفع نمایند.
مطالب فوق برگرفته از مجله تجارت، آموزش و تکنولوژی به قلم آقای ویکتور ریچارد و خانم هلن کی سیمون می باشد که بصورت مختصر و به بیانی ساده برخی اصول مالی رفتاری و کاربرد آن را در کنار تدوریهای کلاسیک مالی در زمینه استراتژی های سرمایه گذاری در سهام و صندوقهای مشاع مطرح نموده اند.
دوستان علاقمند در صورت تمایل می تواند با ارائه آدرس ایمل خود متن کامل مقاله مذکور را دریافت نمایند.

جایی برای سخن

با وجوداین که مدت زیادی از راه اندازی این وبلاگ نمی گذرد، سمت و سویمان از هدف اولیه تغییر نموده و به سمت مطالب تخصصی سوق یافته است. لذا از این جهت که "هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد" اگر اقبال دوستان شامل حالمان شود و با ایجاد و تداوم ارتباط خود از طریق ارسال مطالب و ارایه نظرات ما را یاری نمایند، بنده نیز سعی خواهم نمود در اسرع وقت محملی دیگر برای موضاعات حرفه ای و تخصصی ایجاد نمایم. پیشاپیش از خلطی که در مباحث ایجاد می شود از مخاطبان بزرگوار پوزش می طلبیم.

۱۳۸۷ شهریور ۵, سه‌شنبه

سرفصل ها در حوزه دانش مالی و بازارابی

سعی داریم سرفصلهای مربوط به مباحث مالی و بازریابی را جمع آوری نماییم. دوستان در بخش نظرات، حتی الامکان بصورت طبقه بندی شده و از کل به جزء سرفصلهای پیشنهادی خود را ارایه نمایند. بدیهی است، کامل بودن سرفصل ارایه شده لحاظ شامل بودن بر خلاصه، سرفصلهای مشابه، سرفصلهای مرتبط، پیش نیاز، واژه نامه و منابع (اعم از کتب، مجلات، نشریات و سایتهای الکترونیکی) مربوطه، کمک بیشتری برای تدوین سرفصلها و ارایه آن خواهد بود.

۱۳۸۷ مرداد ۲۶, شنبه

چیستان هدف

کمتر فرصت می شود انسان قدری از شتاب روزمره زندگی بویژه در شهر شلوغی مثل تهران باز ایستد و به یک چیستان پاسخ دهد. هدف چیست؟ سوالی بسیار عامیانه و مبتذل است ولی هرچه هست پاسخی را از هرکسی می طلبد. اگر بیکاریم به دنبال کار می گردیم. می خواهیم کاری داشته باشیم که بتوانیم زندگی کنیم. زمانی که کارمان را می یابیم جوری زندگی می کنیم که بتوانیم کارمان را ادامه دهیم. و شاید مثال تندی باشد، همانند حیوانی که گرد سنگ آسیاب می چرخد. زمانی متوجه می شویم که از کل آنچه که در اطرافمان است (فضای طبیعی و فکری) فقط در اتاقکی به ابعاد یک آسیاب قرار داریم و اگر به واسطه بشر بودنمان با یک سری محدودیتها مواجه هستیم محدودیتی بزرگتر را خودمان برای خودمان پدید آوردیم. وقتی به تجربه شخصی، بسیاری از دغدغه های روزانه را در ذهن مرور می کنم می بینم چقدر آنها در افق بلند زندگی کوچک هستند. اما جای تاسف دارد که همین مشغله های کوچک ما را حتی از لحظه ای درنگ نمودن و تأمل کردن باز می دارد و فقط می چرخیم و می چرخیم. کوتاه سخن آن که کاش هر روز را بتوانیم به قدر همان روز زندگی کنیم. وقتی یک روزمان به پایان می رسد همانند کسی باشیم که در یک محیط مفرح بوده و از لحظات بودن در آن محیط نهایت استفاده را نموده است، ما نیز رضایت از گذر همین یک روز را داشته باشیم.
بی گمان روزی که این چنین به پایان می رسد شبی را توأمان با آرامش و آسایشی لذت بخش در پی خواهد داشت.

۱۳۸۷ مرداد ۲۳, چهارشنبه

اولین روز

علی رغم مشغله زیاد امروز سعی کردیم روبان قرمز را قیچی کنیم (ولو مثل افتتاح پروژه های گازرسانی که با کپسول گاز به بهره برداری می رسند!) به هر حال در این شروع بهتر است حرفهای خوب و امیدوارکننده بزنیم.
دوستان از هرکجا که این وبلاگ را مشاهده می کنید و به هر طریقی که با آن آشنا شدید، به ما پیغام بفرستید. دوستانی که ارتباط حضوری و تلفنی نیز با ما دارند! ممنون می شویم نسبت به ایجاد این وبلاگ بی تفاوت نبوده و نظرات خود را اعلام نمایند چرا که اهداف و برنامه هایی داریم که جز باهم به آنها نمی رسیم.
مخاطبان ما، همه عزیزانی هستند که در دانشکده با هم همکلاسی، دوست و یا بهر ترتیبی آشنا بودیم. دوستان عزیز، ما و دیگر دوستان شما علاقمندند بدانند کجا هستید و چه می کنید. بی شک این آغاز راه است. شاید راهی کوتاه باشد و شاید راهی دراز! به هر حال همراهی شما تعیین کننده مسافت این مسیر است.